چو قلب شب تاریک تنهایی دوستت دارم
چو بامداد خوش زیبایی دوستت دارم
به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار
چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم
سرم درد می کند برای دردسر
و تو می دانی آنقدردوستت دارم
که حتی اگر سرم به سنگ بخورد
یا سنگ به سرم
از این دوستت دارم دست بر نخواهم داشت
ترا در طبیعت بکر چون یاس
و در افکارم از احساس
در انزوای تنهایی بی حد
ترا در شبانه ی لبخند
تا صبح دور و به اندازه ی یک جرعه خدا
دوستت می دارم